خیلی از افراد به شهرت علاقه دارند. برخی از شهرت خود استفاده میکنند و پول به دست میآورند. برخی هم با پولسازی و کارآفرینی مشهور میشوند. به هر حال افرادی که اعتبار زیادی در بین مردم دارند و اسمشان نوعی برند محسوب میشود، فرصتهای فوقالعادهای برای درآمدزایی بیشتر و تاثیرگذاری بر افراد جامعه دارند. مسلما خیلی از مردم دوست دارند شناخته شوند و حداقل در سطح کشور خودشان مشهور باشند. چنین اتفاقی با پرسونال برندینگ رخ میدهد.
اینفلوئنسرها، بلاگرها، سلبریتیها و افراد مشهور میتوانند به سادگی برند شخصی خودشان را بسازند. اینترنت، شبکههای اجتماعی و فضای آنلاین، راه را برای ساخت برند شخصی هموارتر کرده است. خیلی از افرادی که به تازگی بلاگر شدهاند، احتمالا تا دو سال پیش مثل خیلی از ما گمنام بودند؛ ولی با فعالیت در یوتیوب یا اینستاگرام توانستند شهرت به دست بیاورند و پولدار شوند. اما چطور میتوانیم برند شخصی خودمان را داشته باشیم؟ با من و آموزش پرسنال برندینگ همراه باشید تا همه فوت و فنهای لازم را یاد بگیرید.
اگر میخواهید برند شخصی خودتان را داشته باشید، قبل از هر چیزی باید به این سوالات پاسخ دهید:
برای پاسخ دادن به این سوالات عجله نکنید. چون پرسونال برندینگ فقط برای راهاندازی کسب و کار نیست. این موضوع برای اینفلوئنسرها، مشاوران یا افرادی که میخواهند داستان زندگی و حرفه خودشان را با جهان به اشتراک بگذارند نیز ضروری است.
برندسازی شخصی تنها ساخت یک لوگو یا برند دهان پرکن نیست! چیزهایی فراتر از این هم وجود دارد.
به هر حال تعاریف زیادی در مورد پرسونال برندینگ در اینترنت وجود دارد، اما بسیاری از آنها یا قدیمی هستند، یا جنبههایی از تعریف با ماهیت یک برند شخصی کاملا متضاد است. در واقع ممکن است این تعاریف شامل یک گروه یا سازمان خاص باشد.
از طرف دیگر برند شخصی با برندسازی شخصی متفاوت است و خیلی وقتها این دو با هم اشتباه گرفته میشوند.
"برند شخصی" هدف شما است؛ در حالی که "برندسازی شخصی" فرآیند و استراتژی است که از طریق آن میتوان به این هدف دست پیدا کرد.
بنابراین یک برند شخصی از طریق فرآیند و استراتژی برندسازی شخصی ایجاد میشود.
برندسازی شخصی تبلیغ شخص شما است؛ اما شما هم به عنوان یک شخص خاص باید تفاوتهایی با سایر افراد معمولی داشته باشید. در واقع برندسازی شخصی بر خود شما تکیه دارد و چون تمرکز و توجه روی شخصیت شما است، باید چیزی برای ارائه دادن داشته باشید.
پرسونال برندینگ ترکیبی منحصر به فرد از مهارتها، تجربه و شخصیت شما است که میخواهید همه آن را ببینند. داستان شما، رفتارتان و نگرشی که با آن با دنیا ارتباط برقرار میکنید.
از برندسازی شخصی برای متمایز کردن خودمان از سایر افراد استفاده میکنیم. اگر این کار به خوبی انجام شود، میتوان از طریق راههای مختلف برندسازی شخصی خود را با کسبوکار مرتبط کرد. این موضوع به موفقیت شرکتتان هم کمک زیادی میکند.
برند شخصی شما از نظر حرفهای، تصویری است که مردم از شما میبینند. این موضوع ترکیبی از نحوه نگاه آنها به شما در زندگی واقعی، نحوه نمایش رسانهها از شما و تصوری است که مردم از اطلاعات آنلاین موجود در صفحات شبکههای اجتماعی شما به دست می آورند.
حتی کسب و کارهای خانگی هم میتوانند برند شخصی خودشان را داشته باشند. مثل افرادی که در اینستاگرام کسب و کار خودشان را راه میاندازند و برندی شخصی میسازند. مثلا تولید دستبندهای نخی یا ترشی نمونهای از کسب و کارهای کوچک پرسود خانگی است.
میتوان اجازه داد که برند شخصی به صورت طبیعی، بی نظم و بدون کنترل رشد پیدا کند و پیش برود؛ یا کنترل همه چیز را در دست داشت و همان چیزی را که از خودمان انتظار داریم به تصویر بکشیم.
روزهایی که خبری از اینترنت نبود، برند شخصی شما فقط شامل یک کارت ویزیت بود. اگر در تبلیغات تلویزیون، روزنامهها و کلا رسانههای مختلف شناخته نشده بودید، فقط همان کارت ویزیت برای معرفی شما به دیگران وجود داشت. اما امروز با وجود رسانههای متنوعی که همه جا در دسترس مردم هستند، تبدیل شدن به یک برند شخصی خیلی راحتتر است. اما در عین حال به یک رقابت نفسگیر تبدیل شده است.
پرسونال برندینگ شامل بازاریابی افراد و مشاغل آنها به عنوان یک برند است و فرآیند مستمری از توسعه و حفظ شهرت یک فرد، گروه یا سازمان است.
همانطور که گفتیم برند شخصی و برندینگ شخصی تفاوتهایی با هم دارند. در ادامه تعریف هر یک را آوردهایم:
تعریف برند شخصی :
برند شخصی یک تصور یا برداشت گسترده و کاملا یکسان از یک فرد بر اساس تجربه، تخصص، شایستگیها، اقدامات یا دستاوردهای او در یک جامعه، صنعت یا به طور کلی بازار است.
تعریف پرسونال برندینگ : برندسازی شخصی چیست ؟
پرسونال برندینگ شامل تلاش آگاهانه و عمدی یک فرد برای ایجاد تفکر و تأثیرگذاری بر ادراک عمومی با قرار دادن آنها به عنوان یک مرجع در صنعت خود، ارتقای اعتبار آنها و متمایز ساختن خود از رقبا است؛ تا در نهایت پیشرفت شغلی، افزایش دایره نفوذ و تاثیرگذاری بیشتر به دست آید.
به زبان ساده:
ما در زمانی زندگی می کنیم که همه افراد بیش از حد بر برندسازی متمرکز هستند و به اندازه کافی روی برند تمرکز نمیکنند. برندسازی سطح رویی قضیه است، در حالی که برند یک ارتباط عاطفی است. هر کسی میتواند عکسهای فانتزی بگیرد و یک طراح عالی برای خوشگل کردن وبسایت خودش استخدام کند؛ اما اینها همه برندسازی سطحی هستند. تعداد کمی از مردم وقت میگذارند تا پیام و اعتبار خود را تقویت کنند و یک برند واقعی بسازند. اما مهم این است که بتوانید برندسازی قوی داشته باشید، نتایج تجاری فوقالعاده بگیرید و تاثیر مثبتی بر جامعه موردنظرتان بگذارید.
امروز در مورد برندسازی شخصی خیلی میشنویم، اما میدانید که این اصطلاح برای اولین بار چه زمانی و توسط چه کسی مورد استفاده قرار گرفت؟ احتمالا اولین شخصی که از اصطلاح برندسازی شخصی نام برده است، تام پیترز بوده است که در سال 1997 مقالهای در این زمینه چاپ کرده است.
پیترز در این مقاله در مورد پرسنال برندینگ صحبت میکند و میگوید که امروز عصر برندسازی است و نامهای تجاری ما را در بر گرفتهاند. همچنین معتقد است که همه نامهای تجاری یک اصل مهم را یادآور میشوند:
همه ما بدون توجه به سن، موقعیت شغلی و تجارتی که در آن فعالیت میکنیم، باید خود را مثل یک کمپانی ببینیم و آن را مانند یک سازمان مدیریت کنیم.
پیترز نسبت به دوره خود بسیار جلوتر بوده است و در آن زمان حرف بسیار مهمی زده است. حتی اینترنت و ایمیل را دو ابزار مهم در این زمینه میداند. ابزارهایی که در این زمینه کاربرد زیادی خواهند داشت. او که گسترش کسب و کار و موفقیت را اصلیترین کاربرد پرسونال برندینگ میداند، تلاش در این زمینه را همراستا با تلاش برای موفقیت کسب و کار و پیشرفت در مسیر شغلی میداند.
به غیر از تام پیترز شخص دیگری هم در این زمینه فعالیت داشته است. او کسی نیست به جز پیتر مونتویا که در این زمینه دو کتاب نوشته است. البته کتابهای او برای این دوره زمانی دیگر جذابیت ندارند و حتی کتاب جدیدی که در سال 2008 نوشته است، نسبت به پیشرفتی که امروز در این زمینه داشتهایم، خیلی قدیمی است.
با این وجود مونتویا به نکات مهمی در مورد پرسونا برندینگ اشاره کرده است که اتفاقا اهمیت زیادی هم در این زمینه دارند. مثلا وی به اهمیت انتخاب جامعه هدف اشاره میکند و میگوید که لازم نیست برندی برای همه افراد جامعه باشید.
در ادامه تلاشهای این دو نفر، افراد دیگری هم به این موضوع پرداختند و کتابهای و مقالات زیادی نوشتند. برخی از علم برندسازی محصول استفاده کردند و از آن برای گسترش مفاهیم برندسازی شخصی استفاده کردند. برخی دیگر هم مفاهیم جداگانهای برای پرسونال برندینگ تعریف کردند. برخی هم تصور میکنند که پرسنال برندینگ به معنای شهرت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. مثل کاری که بلاگرها و یوتیوبرها انجام میدهند.
برندسازی شخصی از نظر حرفهای و شغلی اهمیت زیادی دارد. از این لحاظ که میتوان نظر مشتریان و مخاطبین را نسبت به خود تغییر داد و مطمئن شد که مردم همان نظری را درباره ما دارند که خودمان میخواهیم. علاوه بر این فرصتی در اختیار ما قرار میدهد تا نقاط قوت و علاقهمندیهایمان را مشخص کنیم و مردم را قانع کنیم که ما را خیلی خوب میشناسند. حتی افرادی که یک بار هم ما را ملاقات نکردهاند.
مصداق بارز این مورد در انتخابات دیده میشود. گاهی اوقات مردم بدون اینکه به تواناییها و شخصیت افراد نگاه کنند، به شهرت و برندینگ وی نگاه میکنند. دقیقا همان اتفاقی که در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده رخ داد و دونالد ترامپ به عنوان یکی از ثروتمندترین شهروندان آمریکا، به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
مردم به این نکته توجهی نداشتند که او هیچ سررشتهای در امور سیاسی ندارد یا عقاید او چیست، تنها به واسطه برند شخصی قدرتمندی که ایجاد کرده بود، وی را انتخاب کردند. همین برند شخصی باعث شد تا اکثر مردم به وی رای بدهند و افراد مخالف او از این پیروزی تعجب کردند.
این نکته را در نظر داشته باشید که برای موفقیت در کسب و کار و تاثیرگذار بودن باید یک برند شخصی قوی ایجاد کنید. برند شخصی شما به شما کمک میکند تا از بقیه متمایز شوید. می توانید از پرسونال برندینگ برای نشان دادن دانش و مهارتهایتان در مورد زمینههای تخصصی استفاده کنید.
مردم دوست دارند احساس کنند شما را میشناسند، به خصوص قبل از اینکه پول خرج کنند یا با شما معاملهای داشته باشند.
برند شخصی شما را از خیلی جهات ماندگار و به یاد ماندنی میکند. این برند شخصی شما است که به شما کمک میکند تا از هزاران نفر دیگر متمایز شوید. به خصوص نسل جدید که نسبت به تبلیغات بسیار بی اعتماد هستند. 84% از جوانان نسل جدید به برندها و تبلیغاتی که انجام ، اعتماد ندارند. با این حال آماده هستند تا به افرادی که احساس میکنند "میشناسند" باور کنند. حتی ممکن است این افراد باعث شوند تا دوباه از برندهایی که متنفر بودند، خوششان بیاید.
این یک بازنگری اساسی در مورد نحوه بازاریابی کسب و کارها است. در واقع یکی از دلایل موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ در سالهای اخیر است همین پرسونال برندینگ بوده است.
شخصیسازی تجارتها در کسب و کارهای کوچک راحتتر است، اما ممکن است برای شرکتهای بزرگ سختتر باشد. البته برخی افراد آن را به خوبی مدیریت میکنند. مثلا استیو جابز قبل از اینکه به عنوان چهره اصلی کمپانی اپل شناخته شود، از برندسازی شخصی استفاده میکرد. یا مثلا برند شخصی "ایلان ماسک" احتمالا بیشتر از برند کمپانی یعنی "تسلا" شناخته شده است.
به هر حال وقتی که داستان شخصی خودتان را داشته باشید و بخشهایی از شخصیت خود را در شبکههای اجتماعی با مخاطبان به اشتراک بگذارید، متوجه میشوید که افراد بیشتری درگیر محتوا و احتمالا شخصیت شما میشوند، شما را دنبال میکنند و احتمالا به بقیه میشناسانند.
از آنجایی که شبکههای اجتماعی به محلی پر از اطلاعات قابل اعتماد و ارزشمند در مورد افراد تبدیل شده است، اهمیت این موضوع که همیشه خود واقعیمان را نشان دهیم، بیشتر میشود.
هر چه بتوانید شخصیت بیشتری از خودتان در کسب و کارتان نشان دهید، پیدا کردن طرفداران و مخاطبین مناسب شما آسانتر خواهد بود. هر چقدر زمان بگذرد جامعه کسب و کار شما مملو از افرادی میشود که برای مهارتهای شما ارزش قائل هستند و شما را به عنوان یک متخصص در صنعت خود میبینند.
به هر حال متوجه میشوید که چه افرادی از شما خوششان میآید و چه افرادی از شما متنفر هستند و همین موضوع کار شما را راحتتر میکند. چون میدانید که مشتریان و طرفداران شما معمولا چه شخصیتهایی دارند.
پرسونال برندینگ چهرهای انسانی به کسب و کار شما میدهد، شانس شما برای موفقیت را بالا میبرد و در میدان رقابت از شما یک برنده میسازد.
ایجاد یک برند شخصی نیاز به تفکر و درون نگری گسترده دارد. مخصوصا اگر خودتان را بشناسید، بهتر میتوانید در این زمینه قدم بردارید. و جالب اینجا است که خیلی از مردم چنین توانایی ندارند. خیلی از مردم نمیتوانند حتی خودشان را توصیف کنند و این کار شاید در وهله اول آسان به نظر برسد، اما اصلا ساده نیست؛ پس اگر شما میتوانید چنین کاری را انجام دهید، وقت آن است که شروع به ساخت برند شخصی خودتان کنید و در زمینهای که تخصص دارید، فعالیت کنید.
اگر هدف نهایی شما از برندسازی شخصی، بهبود عملکرد کسب و کارتان است، ابتدا باید مشتریان هدفتان را بشناسید. زیرا برند شما باید با مشتریان و مخاطبینی که مدنظر شما هستند، تطابق داشته باشد.
اگر دوست دارید در زمینه شناسایی مخاطب و مشتری بیشتر بدانید، حتما مقاله پرسونا چیست؟ را مطالعه کنید.
پرسونال برندینگ اصلا موضوع جدیدی نیست، شاید بیست و خوردهای سال است که مطرح شده است، اما میتوان ردپای آن را از سالهای بسیار دور هم دید.
مثلا فردی مثل هنری فورد – صاحب شرکت خودروسازی بزرگ فورد – شاید نه بیشتر ولی حداقل به اندازه محصولات با کیفیتی که شرکت او تولید کرده است، شهرت دارد. یا مثلا فردی مثل آلبرت اینستین که با وجود نبوغ فوقالعاده و نظریههای پیچیده فیزیک که شاید خیلی از ما حتی خیلی دقیق هم متوجه آنها نشویم، بسیار معروف است. معروفتر از دانشمندی مانند نیکولا تسلا که اختراعات او سودمندتر از نظریههای اینشتین است. اما به دلایل مختلف آلبرت معروفتر از نیکولا است. حالا خوشبختانه یا متاسفانه!
پس حتی زمانی که اینترنت هم وجود نداشته است، یک سری از افراد به واسطه شخصیت و کارهایی که انجام میدادند شهرت به دست میآوردند و این شهرت باز هم به موفقیت آنها کمک میکرد و راه خود را راحتتر ادامه میدادند.
برای برندسازی شخصی باید قبل از همه چیز تصوری را که میخواهید در مورد خودتان در ذهنتان به تصویر بکشید. مثلا نمیخواهید یک فروشنده ساده باشید و دوست دارید در زمینه فروش محصولات – چه در سایت و چه در شبکههای اجتماعی – شخصیت منحصربهفردی را نشان دهید.
در این زمینه از مغازه صحبت نکردم چون زدن یک مغازه فیزیکی خیلی به برندسازی شخصی کمکی نمیکند. اما شاید زدن چندین شعبه در سرتاسر کشور و حتی دنیا به این موضوع کمک کند! اما به هر حال فعالیت در فضای اینترنت خیلی راحتتر است.
پس حتما وبسایت خودتان را داشته باشید، حضور حرفهای و در عین حال صمیمانهای در شبکههای اجتماعی داشته باشید و با مخاطبینتان تعامل کنید و ارتباط داشته باشید. سعی کنید در هر شبکه با توجه به فضای آن فعالیت کنید. مثلا یوتیوب، توئیتر و اینستاگرام، هر یک فضای خاص و منحصربهفرد خود را دارند.
اگر دوست دارید در مورد فعالیت در یوتیوب کلی اطلاعات جالب و مفید به دست بیاورید، حتما مقاله یوتیوبر کیست؟ را بخوانید.
از لوگو و رنگهای مربوط به برند خودتان در فضای آنلاین استفاده کنید و حتی کارت ویزیتتان را متناسب با شخصیت خودتان طراحی کنید. حتی به پاورقی ایمیلها، لوازم التحریر مثل سربرگها و سررسیدها، حسابها و فاکتورها و بروشورهایی که میدهید هم دقت کنید و روی طراحی آنها وقت و هزینه بگذارید.
راز برندسازی شخصی موفق، وجود یک ثبات اساسی است. شما در حال تلاش برای ایجاد یک تصویر بیرونی از "خودتان" هستید و رفتار شما روی نظر دیگران تاثیر زیادی دارد.
مثلا تصور کنید که اخباری مبنی بر قاچاق مواد مخدر به دست یک سیاستمدار معروف پخش شده است. به احتمال زیاد این خبر مثل یک ناقوس مرگ برای حرفه سیاسی او خواهد بود؛ چون اصلا با نام تجاری شخصی و انتظارات عمومی او مطابقت ندارد.
از طرف دیگر شنیدن خبر مصرف مواد مخدر توسط یک خواننده هوی متال خیلی عجیب نیست و کسی را شگفتزده نمیکند. احتمالا الان متوجه شدید که نمایش شخصیت خودتان در برندسازی شخصی به چه صورت است! به گونهای که انتظارات مخاطبین از شما با شخصیت واقعی شما یکی باشد.
البته یک فرد معمولی که نماینده یک کسب و کار کوچک است، دچار چنین دیدگاههای افراطی در مورد برند شخصی خودش نمیشود. با این حال باید به روشی عمل کند که با تصویر درک شده توسط مخاطبین مطابقت داشته باشد. اگر خود را به عنوان فردی دلسوز و علاقهمند به مشتریان نشان میدهد، خیلی مهم است که به صحبتها و حتی شکایاتشان گوش دهد و سعی کند هر مشکلی را که ممکن است در برخورد با محصول شما مواجه شدهاند، برطرف کند.
با این حال، مهمتر از همه این است که شما میخواهید برند شخصی معتبری داشته باشید. پس باید خودتان باشید، صداقت داشته باشید و یک زندگی جعلی با کلی دروغ به مخاطبین تحویل ندهید.
برندسازی شخصی مزایای بسیاری دارد. وقتی شما روی داستان و روایتی که برای شخصیت آنلاین خودتان تعریف کردهاید، کنترل کامل دارید، میتوانید تصمیمات مهمی در مورد آنچه به اشتراک میگذارید و مردم میبینند، بگیرید. به راحتی به برند و کسب و کار خودتان فکر کنید و امید، انگیزه، رویاها و شخصیت قدرتمند خود را طوری نشان دهید که برای مخاطبینتان الهامبخش باشید.
در اصل شما چهره خود را پشت بیزنستان قرار میدهید و این خیلی خوب است. شاید تا به حال متوجه شده باشید که بسیاری از برندهای بزرگ از افراد مشهور برای کمک به انتشار پیامهای برند خود استفاده میکنند. ممکن است خودتان یک سلبریتی نباشید، اما به هر حال انسانی منحصر به فرد هستید که داستانهای جالبی برای به اشتراک گذاشتن و دانش قدرتمندی برای انتقال به دیگران دارید.
در ادامه مهمترین مزایای پرسونال برندینگ را بررسی میکنیم.
یکی از مزایای برندسازی شخصی این است که میتوانید داستان خودتان را بنویسید. اگر خودتان را به صورت آنلاین معرفی نکنید، هر کسی که شما را در اینترنت میشناسد، تعریف خودش را از شما خواهد داشت. پس باید وقتی که برند شخصی خود را تعریف میکنید، مشخص کنید که چه اطلاعاتی در مورد برند شما وجود دارد و میتواند بر درک مردم از برند شما تأثیر بگذارید.
سعی کنید کنترل کافی برای داستانسرایی شخصیت و برندتان داشته باشید و خودتان را همانطور که دوست دارید به بقیه بشناسانید. البته فراموش نکنید که همواره صداقت داشته باشید و خود واقعیتان را به مخاطبین نمایش دهید.
وقتی که مردم احساس کنند شما و ارزشهای شما را به دلیل برند شخصی که ایجاد کردهاید، میشناسند، بیشتر به شما اعتماد میکنند. این موضوع منجر به افزایش فرصتهای تجاری، پیشرفت شغلی و ... میشود.
برند شما مستقیما به اعتبار شما ارتباط دارد. اگر خود را به عنوان یک متخصص معرفی کنید، میتوانید هزینه بیشتری برای خدماتی که ارائه میدهید، دریافت کنید. در این صورت احتمال اینکه بعد از دست دادن شغلتان دوباره موقعیت بهتری به دست آورید، بسیار زیاد خواهد بود.
برند شما میتواند شما را به افراد و مکانهای جدیدی وصل کند که در صورت نبود برند شخصی چنین امکانی وجود نداشته است. این موضوع دایره اجتماعی شما را گسترش میدهد و منجر به فرصتهایی میشود که در غیر این صورت از دسترس شما دور بودهاند.
وقتی پرسونال برند خودتان را ایجاد میکنید، مخاطبین و مشتریان خیلی راحتتر به شما دسترسی دارند. مردم میتوانند شما را با یک جستجوی ساده در گوگل پیدا کنند یا در کانالهای بازاریابی مختلف با شما تعامل داشته باشند.
دیده شدن بیشتر میتواند برای بسیاری از کارآفرینان ترسناک باشد. آنها احساس میکنند که در معرض خطر هستند و نگران اشتباهی هستند که میتواند به شهرت کسب و کار آنها لطمه بزند. پس آنچه را که میخواهید با مخاطبان آنلاین خود به اشتراک بگذارید مشخص کنید و به یاد داشته باشید که به مرزهای خود و مخاطبینتان احترام بگذارید.
همانطور که برند آنلاین خود را گسترش میدهید، یک شبکه رو به رشد از افراد مرتبط با صنعت، مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی خواهید داشت. وقتی از رشد کسب و کار شما صحبت میکنیم، این شبکه میتواند به یک دارایی بزرگ تبدیل شود.
شاید این را شنیده باشید که اگر میخواهید کسب و کار موفقی داشته باشید، عبارت "چه کسی را میشناسید" اهمیت پیدا میکند. اما این خیلی هم درست نیست. وقتی میخواهید محصول جدیدی راه اندازی کنید یا کسب و کار خود را به مسیر جدیدی هدایت کنید، داشتن شبکهای از افراد وفادار و مشتاق بسیار ارزشمند خواهد بود.
علاوه بر این هرچه افراد آگاهی بیشتری از برند شخصی و کسب و کار شما داشته باشند، مخاطبان بالقوه بیشتر شما را میبینند. افرادی که در شبکه شما قرار دارند، محتوای شما را با مخاطبان خودشان به اشتراک میگذارند؛ به این معنی که شما به افرادی دسترسی خواهید داشت که بدون وجود این شبکه نمیتوانستید آنها را هدف قرار دهید.
برندسازی شخصی فقط به شناخته شدن شما در فضای آنلاین کمک نمیکند. این موضوع شما را بیشتر از قبل قابل تشخیص میکند. بسیاری از کارآفرینها و کسب و کارها در رویدادهای حضوری شرکت میکنند تا کسب و کار خود را تبلیغ کنند و مشتریان جدیدی به دست آورند. اگر شما هم میخواهید چنین کاری انجام دهید، سعی کنید قبل از آن برندسازی شخصی انجام دهید تا حضوری درخشان در رویدادهای حضوری داشته باشید.
برند شخصی شما تاثیر مثبتی روی برند تجاری شما میگذارد. ممکن است این دو مجزای از هم باشند یا به هم ارتباط داشته باشند؛ ولی به هر حال با هم تلاقی میکنند. چون این خود شما هستید که مسئول کسب و کارتان هستید. در ضمن میتوانید از برندسازی کسب و کار و آنچه از آن آموختهاید، برای اطلاعرسانی در مورد برند شخصی خود و جلوگیری از اشتباه استفاده کنید.
مشارکت یک راه عالی برای دست پیدا کردن به مخاطبین و مشتریان برندهای دیگر است. با این کار سختیهای راه را نصف میکنید و در عین حال محصولات و خدمات بیشتری ارائه میدهید. بنابراین سود بیشتری به دست میآورید. پس از برند شخصی برای شناخت سایر افراد در صنعتتان و ارتباط با صاحبان مشاغلی که مخاطبان آنها با مخاطبان شما تلاقی میکنند، استفاده کنید. این یکی از بهترین راهها برای ایجاد مشارکتهای سودآور است.
شاید حفظ روابط آنلاین با همتایان و مشتریان دشوار باشد، اما وقتی یک برند شخصی قوی دارید، میتوانید انتظار داشته باشید که این افراد به طور منظم به وبسایت و سایر کانالهای بازاریابی مراجعه کنند و با شما تعامل داشته باشند.
وقتی آنلاین هستید، افراد به شما دسترسی بیشتری دارند و راحتتر شما را میبینند یا ارتباط برقرار میکنند. حتی ممکن است دیگر مجبور نباشید برای ایجاد شراکت و به دست آوردن لیدهای جدید، کسب و کارتان را به دیگران نشان دهید یا بخواهید ارتباط برقرار کنید. بلکه افراد به سمت شما خواهند آمد.
یکی از مزایای اصلی پرسونال برندینگ این است که هیچ وقت نمیدانید چه چیزی در انتظار شما است. در واقع شما برند شخصی خود را بدون اینکه ایده خاصی داشته باشید، گسترش میدهید و بعدا فرصتهای طلایی پیش روی شما ظاهر میشوند.
اگر خودتان را به فرآیند پرسونال برندینگ بسپارید، از فرصتهایی که برایتان پیش میآید شگفتزده میشوید. همانطور که تلاش میکنید خودتان را بیشتر در فضای آنلاین نمایش دهید، فرصتهای زیادی برای شما به وجود میآید و از ثمرات این تلاشها لذت زیادی میبرید.
شاید برندسازی شخصی از یک سری جهات ترسناک هم باشد. مثلا زمانی که خود را در فضای آنلاین و در معرض دید مخاطبان هدف خود قرار میدهید، احساس آسیبپذیری میکنید. البته این اضطراب خیلی هم بد نیست و نشان میدهد که شما در حال تجربه چیز جدیدی هستید و ریسک میکنید.
همانطور که برندسازی شخصی را ادامه میدهید و با این روند راحتتر میشوید، متوجه میشوید که اعتماد به نفس شما افزایش مییابد. دیگر در مورد به اشتراک گذاشتن جزئیات شخصی زندگی خودتان با مخاطبان، قرار گرفتن در مقابل دوربین و سایر جنبههای برندسازی شخصی آنلاین نگران نخواهید بود. به علاوه این اعتماد به نفس میتواند باعث رشد زمینههای دیگر کسب و کار شما بشود.
در بخشهای قبلی هم به این موضوع اشاره کردیم. یکی از مزایای برندسازی شخصی این است که میتوان همه چیز را کنترل کرد. در واقع اگر کنترل برند شخصی را به دست نگیرید، مردم نظرات را به صورتی که میخواهند ارائه میدهند و برند شما بدون کمک شما رشد میکند.
در عوض میتوانید هدف خاصی در مورد هر چیزی که با مخاطب به اشتراک می گذارید، داشته باشید. بنابراین اطلاعاتی را که برای عموم منتشر کردهاید را کنترل کنید تا بتوانید روند روایتها را کنترل کنید. در این صورت حتی اگر اشتباه کنید، باز هم فرصت برگشت دارید. شما میتوانید راهی برای حرکت در آینده پیدا کنید و در عین حال کنترل برند خود را حفظ کنید.
اعتبار موضوع بسیار مهمی برای متخصصان است. هرچه اعتبار بیشتری داشته باشید، احتمال سرمایهگذاری افراد در محصولات شما بیشتر میشود. اما چگونه میتوان اعتبار به دست آورد؟
کافی است محتوای ارزشمند و غنی از اطلاعات را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید. از برند شخصی خود برای آموزش افرادی که به دانستهها و کارهایی که انجام میدهید علاقهمند هستند، استفاده کنید. شاید آسان به نظر برسد، اما زمانی که استراتژی برندسازی شخصی نداشته باشید، میتواند سخت باشد. وقتی دقیقا بدانید که میخواهید چه چیزی را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید، ارتباط با مردم و به اشتراک گذاشتن دانشتان با سایر نقاط جهان آسانتر خواهد بود.
درست است که ساختن یک برند شخصی به کار و تلاش زیادی نیاز دارد. با این حال، ثمره کار شما میتواند بسیار بیشتر از زمان و انرژی که صرف کردهاید، باشد. وقتی مردم بدانند که شما چه کسی هستید و به شما اعتماد کنند، اهداف شما به مراتب دستیافتنیتر میشوند.
شما میتوانید محصولات بیشتری بفروشید، بازدیدکنندگان بیشتری به وبسایتتان جذب کنید، شرکتکنندگان بیشتری در وبینارهای خود به دست آورید و افراد بیشتری را متقاعد کنید که به سایت شما بپیوندند.
همچنین حفظ مشتری آسانتر میشود؛ زیرا شما با مشتریان خود رابطه شخصی دارید. این افراد به خرید محصولات دیجیتال شما ادامه میدهند زیرا به شما و آنچه معتقد هستید، اعتماد دارند؛ و میدانند هر چیز جدیدی که منتشر میکنید، قطعا محتوای ارزشمندی خواهد بود.
نمونههای پرسونال برندینگ خیلی متنوع هستند. چه نمونههای ایرانی و چه در سطح بینالمللی. مثلا همه ما میدانیم که فرش عظیم زاده، صنایع غذایی بهروز و پوشاک هاکوپیان چقدر در زمینه کاری خودشان معروف هستند و اعتبار بالایی دارند. در واقع این افراد از اسم و شخصیت خود برای راهاندازی کسب و کارشان استفاده کردهاند.
همچنین افرادی مثل مارک زاکربرگ، بیل گیتس، میشل اوباما و جک ما، جزو افرادی هستند که نام آنها به اندازه بزرگی کسب و کار و کمپانی که تاسیس یا بنیانگذاری کردهاند، شهرت دارد.
شما هم میتوانید برای داشتن یک برند شخصی موفق، از یک شرکت دیجیتال مارکتینگ که در زمینه دیجیتال برندینگ و برندسازی در فضای اینترنت فعالیت میکند، کمک بگیرید.
میتوان گفت در بین نمونههای برندسازی شخصی سه الگو کلی وجود دارد:
در الگوی اول افرادی قرار دارند که از همان ابتدا مشهور نبودهاند و با تلاش و از طریق برندینگ شخصی به شهرت رسیدهاند. این افراد کسب و کار بزرگی راهاندازی کردهاند و با توسعه آن در سطح بینالمللی، به شهرت فوقالعادهای رسیدهاند. افرادی مثل بیل گیتس، ریچارد برانسون، میشل اوباما، استیو جابز یا ایلان ماسک در این دسته قرار میگیرند.
این حالت برعکس الگوی اول است و افراد معروف و به نوعی سلبریتیها از شهرتی که دارند استفاده میکنند و برند شخصی خود را راهاندازی میکنند. مثل عطر مهران مدیری یا نوید محمدزاده که بیشتر بر اساس شهرت ایشان به فروش میرسد. همچنین افرادی مانند تیلور سوئیفت یا کیتی پری، خوانندههای انگلیسی زبان که عطرهای شخصی خود را تولید کردهاند. در این الگو نمونههای متنوع با تولیدات مختلفی وجود دارد.
در حالت سوم افراد معروف از نفوذ خود در بین افراد جامعه استفاده میکنند و با تبلیغ برای برندهای بزرگ، درآمد فوقالعادهای به دست میآورند. مثلا کریستیانو رونالدو که برای شامپوی کلیر تبلیغ میکند یا امین حیایی که سس بیژن را تبلیغ میکند.
ایجاد برند شخصی شاید خیلی هم راحت نباشد، اما به هر حال شدنی است. اما مهمتر از همه ساختن برندی است که ماندگار باشد، در ذهن مخاطبین و مشتریان بماند و در ضمن برای شما هم سودآور باشد. در این بخش چند نکته خیلی مهم و کاربردی برای ساختن برند شخصی موفق آوردهایم.
خیلی از بازاریابان عقیده دارند که بهترین راه جذب لید و مشتری، تولید محتوا و انتشار آن در وبسایت و شبکههای اجتماعی است. ویدیو مارکتینگ، سئو سایت و در کل تولید محتوای جذاب، تاثیر زیادی در برندسازی دارد و کمک میکند به KPI هایی که تعیین کردهاید برسید.
اما جالب است بدانید که خیلی از کسب و کارها این کار را انجام میدهند و نتیجهای نمیگیرند. به همین دلیل معمولا از مشاورشان شکایت میکنند. اما نمیدانند که باید برای محتوای خود استراتژی دقیق داشته باشند، بودجه درستی برای آن کنار بگذارند و اهداف خود را هم در نظر بگیرید.
ساخت محتوایی که مخاطبین را درگیر نکند هیچ فایدهای ندارد. محتوا باید دیده شود و جذابیت کافی برای درگیر کردن مخاطب و وادار کردن او به تعامل با پیج اینستاگرام یا وبسایت را داشته باشد.
اگر میخواهید محتوایی را در فضای آنلاین منتشر کنید و کلا در این فضا فعالیت حرفهای داشته باشید، باید برای هزینههای بعدی مثل تبلیغات، پروموت کردن پست در فیسبوک و اینستاگرام، همکاری با اینفلوئنسرها و ... هم هزینههایی در نظر بگیرید. در غیر این صورت وقتتان را تلف نکنید.
واقعیت این است که باید برای هر محتوایی که تولید میکنید، بودجه و هدف خاصی در نظر بگیرید. مهم نیست که یک پست وبلاگ، توییت، استوری اینستاگرام یا ویدیوی جدید تولید کردهاید، همیشه باید زمان خاصی را برای تبلیغات و قرار دادن آن در معرض افراد مناسب صرف کنید.
همچنین فراموش نکنید محتوایی را که محبوبیت بیشتری دارد و تعامل بیشتری به همراه داشته است، منتشر کنید. نه صرفا محتوایی که گمان یا فکر میکنید مخاطبین شما دوست دارند. میتوانید با آزمون و خطا محبوبترین محتواها و موضوعات پرطرفدار را پیدا کنید.
برای اینکه بدانید مخاطبین شما چه محتواهایی را بیشتر دوست دارند، باید با پرسونای آنها آشنا باشید. میتوانید این اطلاعات را از مقاله پرسونا چیست؟ یاد بگیرید.
برندی حرفهای به نظر میرسد که در تعدادی از شبکههای اجتماعی که طرفداران زیادی دارد، حساب داشته باشد. مثلا ممکن است مخاطب هدف او در لینکدین نباشد، اما در اینستاگرام حضور داشته باشد. در عین حال باید فعالیت او در شبکههای اجتماعی مختلف مثل اینستاگرام، یوتیوب و پینترست تفاوت زیادی با هم نداشته باشد (همراستا باشد)، تصاویر خوب و باکیفیتی برای پروفایل خود انتخاب کند و خود را حرفهای نمایش دهد.
شما برای موفقیت در این زمینه باید ارزش خاصی به مردم ارائه دهید. طوری که آنها را وادار به دنبال کردن خودتان کنید و حتی به تأثیرگذارترین و معتبرترین رهبر فکری در آن فضای تخصصی تبدیل شوید.
سعی کنید محتواهایی با ارزش و به خصوص رایگان ارائه دهید. به این صورت خدمات شما اهمیت خاصی پیدا میکند و میتوانید اعتماد خیلی از مردم را جلب کنید. به خصوص وقتی در ازای محتواها و خدماتی که ارائه میدهید چیزی از مخطبین نخواهید.
این نوع فعالیت در اینفلوئنسر مارکتینگ اهمیت زیادی دارد. بلاگرها و اینفلوئنسرهایی که در ابتدای راه این روش را امتحان کردهاند، نتایج بسیار عالی گرفتهاند و خیلی زود رشد کردهاند. مثلا یکی از بیوتی بلاگرها در یک سال یک میلیون و 900 هزار فالوور به دست آورد و کمدین دیگری که در 2-3 سال فعالیت، چندین میلیون طرفدار پیدا کرد.
فراموش نکنید که با اظهار نظر بیش از حد در مورد موضوعات مختلف، باعث سردرگمی مخاطبان خود و از دست دادن آنها نشوید.
یکی از دلایل شهرت و محبوبیت بلاگرها و اینفلوئنسرها، تفاوت اساسی آنها با خیلی از افراد دیگر جامعه است. این تفاوت در سبک زندگی، اخلاق، رفتار، تولید محتوا و ارزشهای پیشنهادی است که برای مخاطبین خود دارند.
شما هم باید ببینید چه چیز خاص و منحصربهفردی در شخصیت یا محصول شما است که باعث جذب مخاطب و مشتری بیشتر میشود. مثلا برند معروف کوکاکولا یکی از اولین کسب و کارهایی بود که برندسازی شخصی را در استراتژی بازاریابی و کمپینهای خود قرار داد.
این مارک تجاری روی شخصیت برند و تبلیغات احساسی تمرکز کرد و هویتی مستقل به وجود آورد. این هویت بر اساس ارزشهایی مثل شادی، تجربه و اجتماعی بودن ساخته شده است. جالب اینجا است که پس از 100 سال تمرکز اصلی شرکت ثابت مانده است.
برندها باید بدانند که برای جلب توجه مخاطبین باید نه فقط یک محصول، بلکه یک تجربه را بفروشند؛ و این دقیقا همان چیزی است که آنها را از رقبای دیگر جدا میکند.
منبع
digitalmarketing | influencermarketinghub | personalbrand | reputation | kajabi
هیچ بهانهای برای نادیده گرفتن برندسازی شخصی در سال 2021 وجود ندارد. توسعه برند شخصی شما درها را به روی فرصتهای جدید تجاری، اجتماعی و شخصی باز میکند. به همه نکتهها و ترفندهای گفته شده در این مقاله توجه کنید تا برندسازی شخصی خودتان را به بهترین شکل ایجاد کنید. اما کار خیلی ساده نیست و در ضمن هیچ نقطه پایانی برای آن وجود ندارد. حفظ برند شخصی نیاز به تهعد و تلاش مستمر دارد و در عوض نتایج بلندمدتی به همراه دارد. به یاد داشته باشید که برندسازی شخصی چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد و اصلا هم به شانس ارتباطی ندارد. شما باید بر روایت شخصی خود کنترل داشته باشید و دقیقا بدانید که به دنبال چه چیزی هستید و میخواهید چه چیزی را با مخاطبان آنلاین خود به اشتراک بگذارید. فراموش نکنید که برندهای شخصی در خلا موفق نمیشوند. پس با سایر اینفلوئنسرها همکاری کنید و پروژههای مشترک راه بیندازید. شما تا به حال برای ایجاد و تبلیغ برند شخصی خودتان چکار کردهاید؟ تجربیات و نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.
مقاله کامل و کمک کننده ای بود راجع به پرسونال برندینگ ممنون👌🏼. الان تقریبا میدئ=دونم باید چیکار کنم ولی فک کنم در کل از یه مشاور مجبور شم بعضی جاها کمک بگیرم. فعلا استارت رو بزنیم ببینیم چی میشه
سلام دوست عزیز ممنون از شما بابت همراهیتون. خوشحالیم تونستیم کمک کنیم بهتون. در مورد مشاوره هر زمان که خواستید ما در <a href="https://www.azim.media/%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b3-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%a7/">عظیم مدیا</a> در خدمتتون هستیم. غیر از اون می تونید برای اطمینان از انتخاب بهترین مشاور مقاله <a href="https://www.azim.media/%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%da%a9%d8%b3%d8%a8-%d9%88-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%88%da%86%da%a9-%da%a9%db%8c%d8%b3/">بهترین تیم مشاوره کسب و کارهای کوچک</a> رو مطالعه کنین.
پرسونال برندینگ رو از کی باید روش کار کنیم؟ از همون شروع کارمون یا بعد اینکه کارمون یکم شکل گرفت؟
سلام دوست عزیز شما بهتره متناسب با شغلی که دارین و به طور کلی وضعیت کاریتون اینن تصمیم رو بگیرین و با افراد متخصص مشورت کنین. برای همین مقاله ی از کدام <a href="https://www.azim.media/%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%af%d8%a7%d9%85-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%af%db%8c%d8%ac%db%8c%d8%aa%d8%a7%d9%84-%d9%85%d8%a7%d8%b1%da%a9%d8%aa%db%8c%d9%86%da%af-%da%a9%d9%85%da%a9-%d8%a8%da%af/">مشاوره دیجیتال مارکتینگ</a> کمک بگیریم؟ رو مطالعه کنین تا یک مشاوره مناسب بتونین پیدا کنین. برای درخواست مشاوره با عظیم مدیا هم میتونین از <a href="https://www.azim.media/%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b3-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%a7/">اینجا</a> با ما در تماس باشین.
سلام در رابطه با پرسونال برندینگ من نمیدونم از کجا باید شروع کنم. جایی رو میشناسین که مشاوره بده یا کمک کنه برای اینکه بتونم پرسونال برندیگ خودم رو تو مسیر درستی پیش ببرم؟
نکات آموزش بسیار زیاد و خوبی داشت
سلام دوست عزیز ممنون از توجهتون.
فرهاد
2 سال پیشادمین عظیم مدیا
2 سال پیش